خدایا ............
این تکه کلام جدید پسر من هست: خدایا! عزیزکم هروقت گیج و سردرگم میشه با لحن قشنگی خدای خودشو صدا میزنه و ازش کمک میخواد. وقت نقاشی کشیدنه کورشی چندتا خورشید قشنگ کشیده و حوصله ش از کشیدن مجدد خورشید سر رفته نفس خسته ای از سینه بیرون میده و میگه: اه ه ه ه ! خدایا من چی بکشم! میخوایم بریم بیرون همه در تکاپوی آماده شدن هستیم و کورش نظاره گر ماست بازم آهی میکشه و میگه: خدایا من چی بپوشم! کورش کمی با اسباب بازیاش بازی میکنه ولی خیلی زود اونا برش تکراری میشن باز هم با ناله میگه: خدایا من چی بازی کنم! و همینطور وقتای گرسنگی و خوابالودگی و دیدن کارتون بارها اسم پروردگارشو بر زبون میاره و از اون...